پادشاهی که چغازنبیل را ساخت

پادشاهی که چغازنبیل را ساخت
عنوان های مقاله:

اونتاش-ناپیریشا: پادشاهی که چغازنبیل را ساخت پادشاه بزرگ ایلام و خالق زیگورات چغازنبیل

در میان دشت‌های وسیع خوزستان، بنایی آجری و شکوهمند قد برافراشته که گذر بیش از سه هزار سال، از عظمت آن نکاسته است. زیگورات چغازنبیل، که نام باستانی آن «دوراونتاش» بود، نه فقط یک شاهکار معماری، بلکه سندی ماندگار از اراده و بینش یک پادشاه بزرگ ایلامی است. بازدیدکنندگان و محققان هنگام قدم زدن در این محوطه مقدس، اغلب این پرسش را در ذهن دارند: چه کسی این بنای عظیم را ساخت و چه انگیزه‌ای او را به چنین کار سترگی واداشت؟ پاسخ در نام یک فرمانروای قدرتمند نهفته است: اونتاش-ناپیریشا.

معرفی پادشاه: اونتاش-ناپیریشا در اوج قدرت ایلام

پادشاهی که چغازنبیل را ساخت

اونتاش-ناپیریشا (حکمرانی حدود ۱۳۴۰-۱۳۰۰ پیش از میلاد) یکی از برجسته‌ترین فرمانروایان دوره ایلام میانه بود؛ عصری که اغلب به عنوان دوران طلایی و اوج قدرت سیاسی و فرهنگی تمدن ایلام شناخته می‌شود. او وارث پادشاهی‌ای بود که از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد: سرزمین‌های پست در جنوب غربی (به مرکزیت شوش) و مناطق کوهستانی مرتفع در شرق (به مرکزیت انشان). این دوگانگی جغرافیایی و فرهنگی، همواره چالشی برای اتحاد و یکپارچگی ایلام به شمار می‌رفت. اونتاش-ناپیریشا نه تنها یک جنگاور قدرتمند، بلکه یک استراتژیست سیاسی و مذهبی بود که برای حل این چالش، راهی بی‌نظیر را برگزید.

انگیزه پادشاه چغازنبیل: وحدت ایلام با قدرت مذهبی

دلیل اصلی ساخت شهر دوراونتاش و زیگورات چغازنبیل در قلب آن، فراتر از یک نمایش ساده قدرت بود. این پروژه عظیم، ریشه در یک انگیزه عمیق سیاسی-مذهبی داشت. اونتاش-ناپیریشا (پادشاهی که چغازنبیل را ساخت) درک کرده بود که پایدارترین راه برای متحد کردن مردمان سرزمین‌های پست و بلند، ایجاد یک هویت مذهبی مشترک است.

او دست به اقدامی بی‌سابقه در تاریخ ایلام زد: ساخت یک مرکز مقدس فدرال یا یک «شهر خدایان» که در آن خدایان هر دو منطقه پرستش شوند. تا پیش از او، هر منطقه خدایان اصلی خود را داشت. برای مثال، «اینشوشیناک» خدای حامی و اصلی شهر شوش (سرزمین پست) بود، در حالی که «ناپیریشا» یکی از خدایان بزرگ مناطق کوهستانی به شمار می‌رفت.

اگر به دنبال سفری هستید که شما را همزمان در شکوه یک امپراتوری باستانی و نبوغ مهندسی پیشینیان غرق کند، تور شوش و شوشتر بهترین انتخاب برای شماست. این سفر ترکیبی، دو نگین درخشان استان خوزستان را که هر دو در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌اند، در یک برنامه فراموش‌نشدنی به شما هدیه می‌دهد. سفری از قدرت و سیاست در شوش به خلاقیت و مدیریت آب در شوشتر.

نبوغ اونتاش-ناپیریشا در این بود که زیگورات اصلی چغازنبیل را به طور همزمان به هر دوی این خدایان بزرگ تقدیم کرد. کتیبه‌های آجری به دست آمده از بنا به وضوح گواهی می‌دهند که این معبد، خانه مشترک اینشوشیناک و ناپیریشا بود. این اقدام نمادین، یک پیام سیاسی روشن داشت: یک پادشاه، دو سرزمین، یک معبد واحد. پادشاه ایلام چغازنبیل با این کار، خود را نه فقط فرمانروای یک سرزمین، بلکه حافظ و بنیان‌گذار اتحاد معنوی تمام ایلامیان معرفی کرد. این اوج قدرت مذهبی یک پادشاه بود که از دین به عنوان ابزاری برای سیاست ورزی و ایجاد وحدت ملی بهره می‌برد.

سرنوشت پادشاه ایلامی که چغازنبیل را ساخت و رویای ناتمام او

با وجود عظمت و شکوه شهر دوراونتاش، شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که این شهر هرگز به طور کامل مسکونی نشد و پروژه بلندپروازانه اونتاش-ناپیریشا با مرگ او ناتمام ماند. به نظر می‌رسد این طرح بزرگ، بیش از حد به شخصیت و اراده خود پادشاه وابسته بود و جانشینان او ترجیح دادند مرکز سیاسی و مذهبی را به همان پایتخت سنتی، یعنی شوش، بازگردانند.

شهر دوراونتاش به تدریج متروکه شد، اگرچه تا قرن‌ها بعد نیز اهمیت مذهبی خود را حفظ کرد و به عنوان مکانی برای زیارت مورد استفاده قرار می‌گرفت. سرنوشت نهایی این شهر مقدس در حدود سال ۶۴۰ پیش از میلاد رقم خورد، زمانی که آشوربنی‌پال، پادشاه قدرتمند آشور، به ایلام حمله کرد و دوراونتاش را مانند شوش، ویران نمود. این ویرانی، هرچند تراژیک، باعث شد که شهر در زیر خروارها خاک مدفون شود و از گزند فرسایش‌های بعدی در امان بماند تا اینکه در قرن بیستم توسط باستان‌شناسان دوباره کشف شد.

امروز، زیگورات چغازنبیل به عنوان میراث جهانی یونسکو، نه تنها یادآور تمدن کهن ایلام، بلکه شاهدی بر رویای بزرگ اونتاش-ناپیریشا است؛ پادشاه بزرگ ایلام که معبد زیگورات چغازنبیل را بنا کرد تا با پیوند زدن خدایان آسمان، مردمان زمین را متحد سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *